- صفحه اصلي قالب گراف
- انجمن
- آپلود سنتر
- تبليغات
- ورود
- عضويت
- خوراک
- نقشه
- تماس با ما
- ارسال پيام به مدير در انجمن ghalebgraph@gmail.com\09394943902
بسیار زیادی وجود دارند که با الهام گیری از عناوین وسترنی در بازیها
ساخته شدهاند و میتوان گفت که با عرضه Red Dead Redemption 2 این تم از
بازیها به کمال خود رسید. بعد از آن تصور اینکه یک بازی در این تم ساخته
شود که بتواند به خوبی Red Dead از پتانسیل غرب وحشی استفاده کند بسیار سخت
است. اما به تازگی عنوانی جدید به نام West of Dead ساخته و عرضه شده که
سعی کرده از این شرایط استفاده کند و با مدلی متفاوت به غرب وحشی نگاه کند.
برای این کار به جای روایت مستقیم اثر در غرب وحشی از جریان داشتن بازی
در دنیای بعد از مردن استفاده کرده است.
of Dead یک بازی مستقل ساخته شده توسط استودیو Upstream Arcade میباشد که
توسط Raw Fury انتشار یافته است. این بازی که در سبک Roguelike ساخته شده
است، سعی کرده تا با الهام گیری از عناوین مختلف و ایجاد دنیایی در غرب
وحشی، تجربهای در خور را ارائه دهد. استفاده از صداپیشه توانمد یعنی
Ronald Perlman که از معروفترین کارهای او میتوان به Hellboy اشاره کرد
نیز باعث شده تا انتظار از این بازی بالا رود. در کنار این موارد پتسانیل
غرب وحشی را نیز نباید دست کم گرفت زیرا هفتتیرهای زیبا در کنار کلاههای
کابویی از جالبترین چیزهای موجود در دنیا هستند. اما باید دید نتیجه کار
چه بوده؟ آیا بازی خوبی را شاهد هستیم یا این عنوان یک تبل تو خالیست؟ برای
پاسخ به این سوال شما را به خواندن نقد West of Dead دعوت میکنم.

دنیای بازی دقیقاً وسترن نیست بلکه دنیای آن برزخ است. از مزایای این تم
میتوان به طراحی شخصیت اصلی که بسیار شبیه به Ghost Rider بوده اشاره کرد.
هرچند که شباهت بیش از حد است، اما جذابیت آن را نمیتوان انکار کرد. شما
یک مارشال هستید که مرده و قصد دارد تا به سمت غرب رود اما موجودی پلید
باعث ناهنجاری شده و راه را مسدود کرده است. حال شما وظیفه دارید تا با
یافتن او و نابود کردنش، باری دیگر تعادل دنیای بعد از مرگ را فراهم کنید.
در مجموع داستان بازی حاشیهایترین قسمت آن است و سادگی بیش از حد آن نیز
گواه بر آن است. البته در این مدل عناوین، داستان چیزی نبوده و نخواهد بود
که نقطه قوت اثر باشد مگر اینکه دیگر المانهای آن بسیار ضعیف بوده و میان
دریایی از اشکالات، داستان متوسط را مانند جواهر ببینیم. هرچند که این بازی
اشکالت زیادی دارد اما خوشبختانه دچار این مشکل نشده است.
بخش این بازی گیمپلی آن است. همانطور که میدانید آثار Roguelike این
گونه هستند که با مردن به ابتدای بازی برگشته و دوباره شروع میکنید، اما
با هر بار مردن دستاوردهایی داشته که شما را قویتر کرده و باعث میشود تا
مقدار بیشتری نسبت به دفعه قبل پیشرفت کنید. یکی از مهمترین عوامل در این
سبک از بازی، این است که طراحی گیمپلی و لول دیزاین بازی جوری باشد تا
احساس تکراری شدن به مخاطب دست ندهد. یکی از راحتترین کارها نیز برای رفع
این مورد استفاده از المانهای تصادفی است که میتواند بازی را از یکنواختی
نجات دهد، اما همانطور که این که یک پاسخ ساده است، میتواند مانند یک
چاقو دولبه عمل کرده و ضربه بسیار بدی به بازی بزند. این عنوان برای طراحی
نقشههای بازی به صورت تصادفی عمل میکند و متأسفانه بزرگترین نقطه ضعف
بازی نیز همین میباشد. چراکه به صورت مستقیم روی سختی بازی تاثیر گذار
بوده و حتی روی پیشرفت شما در هر Run نیز اثر گذار است. برای توضیح بهتر
ابتدا باید به سایر المانهای گیمپلی بازی بپردازیم.

بازی به صورت کلی بر پایه استفاده از دو عدد سلاح، حمله از فاصله نزدیک،
دو Ability، فلاسکهای جان و یک عدد Charm که قابلیتی Passive میدهد، در
کنار کاور گرفتن و جاخالی دادن است. این ترکیب جذاب بوده اما ۴ مشکل عمده
وجود دارد. اولین مشکل مربوط به جاخالی دادن بازی است. بعضی از دشمنان بازی
تفنگدارهایی هستند که ۲ تیر پشت سر هم شلیک میکنند و اگر در کاور نباشید
و بخواهید تیرها را خاجالی دهید، حتماً یکی از آنها به شما میخورد. به
این منظور، حتی اگر Button smash کنید نیز نمیتوانید جاخالی دهید زیرا تیر
دوم به قدری سریع شلیک میشود که به محض خارج شدن از انیمیشن جاخالی به
شما اثابت میکند. این نکته حداقل برای من بسیار غیر قابل تحمل بود و حس
این را میدهد که بازی میخواهد من را مجبور به کاور گیری کند؛ آنهم زمانی
که یک المان دیگر برای جایگزینی آن وجود دارد. اینکه به جای ترغیب بازیکن
به استفاده از یک سبک تهاجمی شما را مجبور به استفاده از سبکی بزدلانه و
تدافعی کنند، سخت است اینطور نیست؟
مشکل بزرگ مربوط به بی خاصیت بودن اکثر Ability هاست زیرا یا کولدان
بسیار زیادی دارند یا بسیار بیخاصیت هستند و به این دلیل استفاده از
تفنگها کار را بسیار راحتتر میکند. سومین مشکل نیز به سلاحها
برمیگردد، زیرا هیچگونه بالانسی میان کلاسهای مختلف و حتی خود زیرشاخه یک
کلاس از سلاحها وجود ندارد. دو کلاس Rifle و Shotgun در مقابل دو کلاس
Pistol و Revolver بسیار ضعیف بوده و به هیچ عنوان ارزش استفاده را ندارند.
به عنوان مثال، رنج کلاس شاتگان بسیار پایین بوده و برای استفاده حداکثر
دمیج آن باید بسیار دشمن نزدیک شوید و وقتی اینکار را بکنید با استفاده از
دکمه شلیک، از قابلیت حمله Melee استفده میکنید! حتی در میان خود سلاحهای
یک کلاس نیز هیچ گونه بالانسی وجود ندارد و بعضی از آنها به درد امتحان
کردن نیز نمیخورند. با پیشروی در مراحل تفنگهای لول بالاتر پیدا میکنید
که به صورت تصادفی هستند. خود این تصادفی بودن باعث شده تا خیلی از مواقع
به سراغ کلاسی بیارزش یا تفنگی بسیار بیخود بروید اما مشکل اصلی این است
که وقتی سیستم سطح بندی برای تفنگها وجود دارد، چرا باید تفنگهای یک سطح
اینقدر باهم اختلاف داشته باشند؟ به عنوان مثال دو تفنگ لول ۱ از کلاس
پیستول را در نظر بگیرید. یکی از آنها ۱۶ دمیج میزند و دیگری ۳۲.

آخرین و بزرگترین مشکل در این بخش مربوط به سیستم شوتینگ بازی است. در
این بازی Aim Assist وجود دارد و خاموش کردن آن نیز امکان پذیر نیست. شاید
عجیب به نظر برسد که چگونه این یک مشکل بسیار بزرگ است. اول از همه باید
بگویم من از آن بازیکنانی نیستم که Aimbot باشم و در سطحی معمولی قرار دارم
اما چرا به این مورد ایراد میگیرم؟ دلیل آن به طراحی مراحل بسیار پر مشکل
بازی برمیگردد. در محیطهای بازی بسیاری از مناطق را تاریکی فرا گرفته
که باید با Melee کردن چراغهایی در وسط آن، روشنایی را ایجاد کرده و
دشمنان را Stun کنید. اما متأسفانه ایرادهای بسیار آزار دهندهای را برای
بازی به وجود آورده است.
از همه بسیاری از مواقع که به صورت تصادفی پیش آمده، دشمنان در تاریکی
بوده و به علت وجود چند چراغ در یک محیط بسیار بزرگ که آنها نیز به صورت
تصادفی به وجود آمدهاند، مجبور میشوید تا مقداری دمیج را به صورت اجباری
دریافت کنید. علت آن نیز این است که برای رسیدن به چراغها کاورهای لازم
وجود ندارد و مقدار رنج Stun به بعضی از دشمنان به علت بزرگی محیط نمیرسد و
چارهای جز خوردن دمیج را ندارید. مورد دیگر این است که بسیار احمقانه
میباشد که نمیتوان با شلیک تیر این چراغها را فعال کرد و فقط با جفتک
پراندن روشن میشوند. اما برگردیم به بحث اصلی در مورد Aim Assist.
متأسفانه اگر بخواهید دشمنی که در تاریکی است را بزنید، احتمالاً با مشکل
مواجه خواهید شد زیرا بازی شما را وادار به شلیک به کسانی میکند که در
روشنایی هستند! هنگامی که به راهرو تاریک فرار میکنید و یک سگ دنبال شما
میکند اما به جای شلیک به سگ، تفنگدار آن سوی نقشه را هدف میگیرید
بسیار اعصاب خوردکن است.

طول هر Run با ارتقاهای موقتی مواجه خواهید شد که تا انتهای هر Run همراه
شما بوده و برای ارتقای میزان سلامتی، دمیج تنفگها و دمیج Abilityها به
کار میروند. اگر یادتان باشد در ابتدا گفتم که سیستم تصادفی بازی در مورد
نقشهها بسیار بد است و علت آنهم این است که در یک Run این ارتقاها را تا
آخر مسیر پیدا نمیکنید ولی در دوری دیگر همان اول کار پیدایشان خواهید
کرد و تأثیر مستقیم بر سختی مرحله دارد. راه حل این مشکل بسیار ساده بوده و
تنها کافیست تا این ارتقاها بر خلاف بقیه نقشه تصادفی نباشند؛ مثلاً ۲
اتاق را انجام داده و بعد ارتقایی دریافت کنید. اما این تنها مشکل تصادفی
بودن نقشه نیست و در بعضی مواقع تعداد اتاقهای بسیار کمتری را نسبت به
زمانهای دیگر مشاهده خواهید کرد. این مورد باعث شده تا درامدتان در مرحله
ثابت نباشد و بعضی مواقع از مقدار کم مبلغ دریافتی برای ارتقاهای دائمی یا
پول مخصوص خرید سلاح از مغازههای درون مراحل، بنالید.
دشمنان و محیطهای مختلف بازی از نکات بسیار خوب آن است. هر مرحله در
محیطی متفاوت اتفاق میافتد که به لطف طراحی عجیب بازی زیبا به نظر
میرسند. هر محیط دشمنان مخصوص به خود را دارد که با تم آن محیط سازگاری
دارند و بر اساس آن طراحی شدهاند، اما متأسفانه در این بخش نیز یک مشکل
وجود دارد که بسیار هم اذیت کننده است. دشمنان به صورت بالانس در مراحل
توضیع نشدهاند؛ به عنوان مثال در مرحله دوم بازی یک دشمن وجود دارد که شما
را وانشات میکند و بسیار سختتر از دشمنان مراحل بعدی خود است. البته
خوشبختانه این مورد بسیار حاد نبوده اما ممکن است به تجربه لطمه بزند.

فایتهای بازی بزرگترین نقطه قوت این بازی است و علاوه بر تعداد زیادشان
برای یک بازی Roguelike، طراحی منحصر به فردی دارند و با حرکات متفاوت به
استقبالتان خواهد آمد. با کشتن این باسها ارتقاهایی نیز به صورت دائمی به
دست میآورید که به شما کمک میکنند تا هم قویتر شده و هم دسترسی به
مراحل جدیدی را کسب کنید. بعد از پایان Act اول بازی نیز باسهای جدیدی به
مراحل مختلف اضافه میشوند که با کشتنشان بلوپرینت برای سلاحها و
آیتمهای جدید به دست خواهید آورد. البته علاوه بر این باسها، چالشهای
دیگری نیز برای شما باز خواهد شد مانند کشتن تعدادی دشمن بدون دمیج خوردن.
میان هر مرحله امکان پر کردن فلاسکهای جان به همراه خرج کردن پول برای به
دست آوردن ارتقاهای دائمی بیشتری را دارید. بلوپرینتها نیز به اینجا
اضافه میشوند تا با پرداخت پول به آنها دسترسی پیدا کنید. تنوع و تعداد
آیتمها بسیار زیاد است و این نکته خیلی خوبی است اما متأسفانه قیمتهای
بسیار گران در مقابل پول دریافتی باعث شده تا این موارد به جای وسیلهای
برای جذب کردن مخاطب به دوباره بازی کردن بشوند، تنها بار حسرت را بر شانه
بازیکن قرار دهند.

فنی بازی به هیچ عنوان خوب نیست. اولین مشکل این است که بازی از هیچگونه
Anti Aliasing استفاده نمیکند و اگر از صفحه نمایش 4k استفاده نمیکنید،
باید به دیدن خطهایی که خط نیستند عادت کنید. هنگامی که بازی را شروع کردم
هیچ مشکل فنی در بازی وجود نداشت اما درست بعد از آپدیت اول بازی شاهد افت
فریمهای ناگهانی بودم و در بعضی مواقع نیز در منوهای مختلف بازی کرش
میکند. باز هم اشاره میکنم که این موارد درست بعد از آپدیت اول بازی رخ
دادند و آپدیتهای بعدی نیز بهبودی به وجود نیاوردند. همچنین منوهای مختلف
از فروشگاهها گرفته تا نقشه برای ماوس و کیبورد، بهینه نشدهاند و مدام
باید از اول لیست دوباره به پایین بروید که بسیار اعصاب خورد کن است. مورد
دیگری نیز نیاز به اشاره دارد اشکالات فراوان دوربین بازیست که بسیاری
مواقع دچار خطا میشود.
با این که تنها کاراکتر اصلی صداپیشگی شده است، در مجموع کیفیت صداگذاری
بازی بسیار خوب میباشد. صدای اسلحهها بسیار خوب کار شده و موسیقیها نیز
گوش نواز و مناسب تم بازی میباشند. صداپیشگی خود شخصیت اصلی نیز به لطف
کار بسیار سطح بالای Ronald Perlman بسیار خوب کار شده و حس یک هفتتیر کش
مرده را به خوبی القا میکند.
منبع: پردیس گیم



-
ارسالي ها :
42 -
عضويت:
25 /12 /1398 -
محل زندگي:
تهران -
سن:
28 - حالت من:
- سیم کارت من :
- مرورگر من :
- پنجشنبه 27 شهریور 1399 - 13:19
پیشنهاد میکنم بازی What Happened رو هم حتما امتحان کنید. یه بازی ایرانی که بعد از نصبش نمیتونین باو کنین که این بازی رو هموطن های خودمون ساختن.